mohammadmasoudi - hara

.
حال دل گشت نکو ای مه تابان که یکی چون تو درین بزمگه نیک سرشتان پراز مهرو مودت دوسه بیتی ز ابولقاسم حالت، که یکی از شعرای قدر طنز نویسی ست، نهد برسر خوان کرم و جود و سخاوت
_ و صدالبته صداقت.
که بخوانند عزیزان هنرمند و هنرپرور و، لبهای چنان غنچه ، گشایند به لبخنده ، و زینسان نتوانند، چنان پسته خندان، بهم آرند لب و، دور نگردد طرب از چهره ایشان و، مگر دست برآرند و دعایی بنمایند مر این خاطر آشفته چون زلف پریشان همه ماه وشان را...
که چندیست،

mohammadmasoudi - hara...

Moh'd msdi"روزگار کودکی..."(به زبان کوچه، "لفظ عامیانه") خاطرات بچه گی یادش بخیراون روزای ساده گی یادش بخیرروزای شیرین وشاد کودکیتا ابد همیشه گی یادش بخیرقهر ودعواها واشتی کردنشبازیاش و باختناش وبردنش. دوستیای بی تلکلف، بی ریادل به لحضه های خوش سپردنشدلامون با یک بهونه شاد میشد.شادیامون پیش هم زیاد میشدبینمون که چشم وهم چشمی نبودجیبامون با "دوقرون" آبادمیشد بازیا بدون اسباب بازی بودراس راسی چه روز mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب

* داغ ودریغ * درهمه جانم چوسوز"دی" سرازیر است دردراه میبندد حرامی، وه چه بی پیر است درد.بغض مانده در گلو بسته ست راه آه راپنجه دارد برگریبانم نفسگیر است درد میزند شلاق حسرت، زخم محنت بر دلم آوخ آوخ عشق را در حال تفسیر است، درد. درکویر عجب وحیرت، غرق سرگردانیمنغمه های هستیم را در بم وزیر است درد شرح هجران من آتش بر دل خارا زندبرجگر! این قصه را ما'مور تقریر است، درد میکشد هردم خراشی تازه تر بر پیکرم mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب

...."وداع"(دلنوشته) توکه رفتی ... "گویا اواخر پاییز بود!" سرمای کشنده تنهایی،تمامِ جّانم را فسردیخ زدم !باخود بیگانهوباهمه... ،مسخ شدم انگار . دیماه فرارسیدوسرمای استخوان سوزش.چه زمستانی بودگویی شبانه روز برف میباریدبرف وبّرف وبرف.... باور رفتنت زمانبر بود بهمن هم از راه رسیدچه استقامتی میکردند، شاخه های درختان و، بامها_حجمِ برف را.شانه های کوه امّا لرزیدزانوان کوه تاب نیاورد فاجعه..! آواربهمن فرو mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب

*اگه من.... * "اگه من رییس دنیا بودم"منتظرشبای عید که نمی موندم !هروقت سال که بودبرای هرکودک غمگینییه بسته هدیه میفرستادم یه جعبه که توشپرهء شکلات های خوشمزهباطعم های، امید، انگیزه، وشادی باشه تا هیچ کودکی تو دنیانگران این نباشهکه اصلابرای چی قراره زندگی کنه...! اگه من رییس دنیا بودمبه جون خواهرم، که دلش از برگ گلای مریم هم صافترهمیدادم آدم بزرگای فریبکار رو، جای اسب،ببندن به گاری ها و درشکه ها ! mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب

"مناظره" گفتمش، ای بفدای قد چون سرو شماگفت کوته نظری بین و قیاس بیجا !گفتم ای سیمتن ازسرو چه داری کمتر/ ‏گفت تحقیرمن است این سخن، ای یاوه سرا. گفتمش روی چو ماهت دل و دینم ببرد گفت اگر دل ببرد ماه برو ماه تورا گفتم آن نرگس مست از چه چنین فتان استگفت در مذهب ما فتنه گری هست روا گفتمش جان به اب آورد لب چون شکرتگفت تشبیه گُهربرمس بی قدر؟ چه ها! گفتم:آن زلف بپوشان که پریشانم کردگفت:شهریست پریشان همه از mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب

. ✍
میگویند:
تنهایی،
تنها شایسته خداوند است.

خدایا !
یعنی،
واقعاً کسی را نداری ؟

کاشکی مرا...
_ مرا هم نداشتی.

mohammadmasoudi - hara...

*ذرات دانش*

"ذرات دانش" همچون اکسیژن، در فضا پراکنده اند.

آنچنانکه تنفس، اکسیژن را ازطریق ریه، جذب خون میکند
تفکر ،ذرات معلق دانش را جذب مغز میکند.

@آلبرت انیشتن

mohammadmasoudi - hara...

*کلید*

دوش تا مجلسیان زلف "سبد" شانه زدند
ناوکی سخت به بند دل " یارانه " زدند

قیمت سوخت چنان دود به بالا لغزید
فقرا را به کمر چوب دلیرانه زدند

ساکنان سخن آباد* عمل را، سنه نه
بر رخ زرد عدالت عق! رندانه زدند

گوييا "دولت تدبیر..."به تخدیرافتاد
یا "کلید" "حسن" اشرار وقیحانه زدند.

"محمدمسعودی هرا(م.هرا)"
*سخن آباد=مجلس شورای....

mohammadmasoudi - hara...

........ شیخ مسجدمون ماه محرمی داشت تو منبر میگفت: هر جوان مجردی ، که قبل ازدواجش به هیچ نامحرمی نگاه نکنه !! تو بهشت یه حوری هایی بهش میدن که قدشون، به صد گز میرسه(یک گز برابر 104سانتِ) . داشتم فکر میکردم، من با فوقش 1/70_1/80 قد چه جوری بهش خدمات رسانی کنم ! اونم لابد خوب، حوریاش مهربون و مشتاق ! هم، هستن و به این آسونیا که ولت نمیکنن. بعد فکر کردم که لابد قد مارو هم میکنن بالای 100 گز، مشکل حله. نگرانی ام بیشتر شد. خب ،گفتم حالا دوتا اَبَرغول ! صدگزی، کجاخلوت کنیم؟ توخونه و چاردیواری که جامون نمیشه، خوب زشته دیگه همه اهل بهشت هم آدمو اونموقع ! ببینن . خونه وقصرای بهشت mohammadmasoudi - hara...ادامه مطلب